جوانمرد کوچک من
صبح روز جمعه فرارسیده به اتفاق هر دو تا مادرت از زیر قران رد شدم و رفتیم بیمارستان احساس خیلی خوبی داشتم کمی ترس و استرس که کاملا طبیعی بود عشقم تا چند ساعت دیگه میاد بغلم قربونش برم من الهی خداروشکر که تا حالا تونستم این امانتو به مقصد برسونم.زیباترین لحظه زندگیم رقم خورد شما اقا پسر ناز دنیا اومدی و گذاشتنت تو بغلم و من بوسیدمت.کوچوی من با وزن ٣٣٥٠وقد٥٠ پا به این دنیا گذاشت.خدارو هزاران بار شکر میکنم که لیاقت دیدن همچین لحظه ای رو نصیبم...
نویسنده :
مامان الهام
8:58